نقشم در «نجلا ۲» کمی از دست رفت/ «از سرنوشت ۴» جذاب تر می شود
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۸۰۱۶۲
سید مهرداد ضیایی که در شب های ماه مبارک رمضان سریال «نجلا ۲» و «از سرنوشت ۴» را روی آنتن دارد، می گوید: از «نجلای ۲» بازخوردهای خوبی دریافت کرده است و گویا این مجموعه همچون سری اول خود مخاطبان زیادی دارد. او که در این سریال ایفاگر نقش شیخ ابراهیم (پدر نجلا) است، فکر می کند نقشش در سری دوم، بعضی جاها از دست رفته و حضور کمرنگی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش قدس آنلاین، ضیایی درباره اینکه «نجلا ۲» را چطور می بیند و ارزیابی اش از این سریال و نقشی که دارد چیست؟ خاطرنشان کرد: بنا بر بازخوردی که خودم شخصاً از کار گرفتم، به نظرم سریال موفقی بوده و استقبال عموم از سری دوم، دست کم از چیزی که من فکر می کردم بیشتر بود. من هم به عنوان یک بازیگر نقشم را دوست داشتم. همان طور که می دانید نقش شیخ ابراهیم، پدر نجلا را بازی میکنم که در سری اول هم حضور داشتم با این تفاوت که این کاراکتر در سری دوم فراز و فرودهای بیشتری دارد، البته به گمانم بعضی از جاها حضور شیخ ابراهیم از دست رفته است؛ یعنی جایی که باید وجود میداشت وجود ندارد.
وی سپس خبر داد که تصویربرداری «نجلا ۲» همچنان ادامه دارد ولی کار او به تازگی در این مجموعه به پایان رسیده است.
سید مهرداد ضیایی در سریال "نجلا"موفقیت سریال های دنباله دار بستگی به شرایط دارد
بازیگر سریال های «مختارنامه»، «معراجی ها»، «آشپزباشی»، «کیمیا»، «گاندو» و «از سرنوشت ۴» در پاسخ به اینکه نظرتان درباره دنباله دار بودن سریال های تلویزیون چیست و فکر می کنید چه سریال هایی معمولاً بعد از پخش سری اول موفق می شوند؟ بیان کرد: در سریال هایی که از دید عموم موفق هستند، قطعاً دست اندرکاران تولید به فکر می افتند که سری های بعدی را نیز تولید کنند که این اتفاق در همه جای دنیا مرسوم است؛ حتی در مورد آثار سینمایی به خصوص در یکی دو دهه اخیر که اتفاقا خیلی هم از این مسئله استقبال شده است. در ایران هم به همین شکل است ولی اینکه سریال ها بتوانند با ادامه فصل های جدیدشان موفق شوند، بستگی به شرایط تولید دارد که چقدر بتواند موفقیت سری اولش را حفظ کند و مخاطبش را همچنان نگه دارد.
«از سرنوشت» جذاب تر می شود
ضیایی که در سه فصل از مجموعه «از سرنوشت» حضور داشت، درباره فصل چهارم این مجموعه و نقشش در این سریال که در شب های ماه مبارک رمضان از شبکه دو سیما پخش می شود، توضیحاتی ارائه کرد.
وی گفت: در سریال «از سرنوشت ۴» هم مخاطب طبیعتا با شخصیت من در فصل های قبلی آشنایی پیدا کرده است و مرا می شناسند، بنابراین توضیح خاصی درباره نقشم ندارم فقط بگویم که در سری چهارم یکسری اتفاقات، جالب تر می شود که بماند تا ببینید. درباره دنباله دار بودن این مجموعه و کشیدن آن تا فصل چهار، باید گفت حتما بازخوردها به اندازهای بوده که داستان ادامه پیدا کند و آنقدر مخاطب داشته که تهیهکننده فکر کند سری چهارم را هم بسازد، بنابراین باید نظر مخاطبان را هم شنید.
با خود رقابت کردن چیز عجیبی است
این بازیگر در بخشی دیگر از صحبت هایش درباره اینکه نظرش درباره رقابت شبکه های تلویزیون چیست؟ اظهار کرد: من فکر میکنم اساساً رقابت متعلق به یک فضای آزاد است. زمانی که تلویزیون ما متعلق به بخش حاکمیتی است که نمیشود با آن رقابت کرد تا اینکه خودش با خودش رقابت کند. با خود رقابت کردن هم به نظرم چیز عجیبی است. در بحث های مربوط به سیر و سلوک و از این قبیل موضوعات، ممکن است آدم ها با خودشان رقابت داشته باشند اما صحبت ما بر سر سیر و سلوک عارفانه نیست بلکه بر سر یک موضوع واقعی است.
سید مهرداد ضیایی در پایان گفت: دستگاهی که بودجه دولتی دارد طبیعتاً نمیتواند خودش با خودش رقابت کند، مگر اینکه رقابت در بخش ممیزی و یا بودجه باشد که آن هم، همه بودجهها یکی است و از یک جا صادر می شود بنابراین تا زمانی که بخش خصوصی فعال نباشد، من شخصا نمی توانم اصلا در مورد این قضیه چیزی متصور شوم.
منبع: ایسنا
انتهای خبر/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سید مهرداد ضیایی سریال نجلا سرنوشت ۴ سریال ها نجلا ۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۸۰۱۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا بلینکن میتواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟
فرارو- غسان شربل؛ مدیر مسئول روزنامه "الشرق الاوسط"، آنتونی بلینکن به هاروارد رفت. او در راهروها با سایه مردی روبرو شد که چندین دهه پیش از او سکاندار سیاست خارجی امریکا بود. نام آن مرد "هنری کیسینجر" بود. او هنگام عبور از ساختمان شورای امنیت ملی و همچنین شورای روابط خارجی با همان شبح ملاقات خواهد کرد. صاحب سایه سنگین آن شبح هم چنین عاشق نگارش مقاله و تفکر طولانی در مورد آینده امریکا و موقعیت و جایگاه ان کشور در جهان بود. بلینکن اکنون در دفتر وزیر امور خارجه نشسته است.
به گزارش فرارو به نقل از عرب نیوز، کیسینجر چندین دهه پیش آن دفتر را ترک کرد، اما سایه او باقی ماند. چقدر زندگی با وجود یک سایه از گذشته دشوار است. گویی او همواره تو را مورد قضاوت و آزمون قرار میدهد. مردم نیز وسوسه میشوند تا رهبران امروز را با رهبران گذشته مقایسه کنند. امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی فرانسه درک میکند که تکیه زدن بر صندلی مردی که شبح اش بر سرش سنگینی میکند به چه معناست. او دشواری زندگی در سایه "شارل دوگل" را میداند.
زمان داوری میکند و صاحبان موقعیت و مقام را به سوی سرنوشت خود سوق میدهد و نتایج را زیرنظر دارد. در این میان جایی برای کارکنان عادی که مانند آب رودخانهای که به دریا میریزند به سمت فراموشی میشتابند وجود ندارد.
تاریخ صرفا اسامی افرادی که تاثیرگذار بوده و به اصطلاح اثرانگشتی از خود برجای گذاشته اند را حفظ و یادآوری میکند حتی اگر گاهی آن تاثیرگذاری با ارتکاب جنایت آلوده شده باشد. به همین خاطر است که تاریخ افرادی که در نقاط عطف اثری از خود بر جای گذاشتند فراموش نکرده است.
تاریخ "ژول مازارن" سیاستمدار برجسته ایتالیایی و امضاکننده معاهده وستفالی، معاهده پیرنه و معاهده الیوا ابزارهای حقوقی لازم برای تبدیل فرانسه به قدرت اصلی در قاره اروپا را فراموش نمیکند. تاریخ هم چنین "شارل موریس دو تالیران پریگور" که با نام تالیران شناخت میشود دیپلمات برجسته فرانسوی که در سالهایی که پیروزیهای نظامی فرانسه یکی پس از دیگری کشورهای اروپایی را تحت سلطه فرانسه قرار داد و دیپلمات ارشد ناپلئون بود و برای صلح تلاش میکرد را فراموش نمیکند.
تاریخ "مترنیخ" سیاستمدار اتریشی مبتکر نظام توازن قوا را فراموش نمیکند. تاریخ "اتو فون بیسمارک" زمامدار معروف دولت پروس، دوک لاونبورگ و نخستین صدراعظم آلمان ملقب به "صدراعظم آهنین" که توانست آلمان را متحد کرده و امپراتوری آلمان را تاسیس کند را فراموش نخواهد کرد.
تاریخ "ژو انلای" از مهمترین رهبران سیاسی معاصر چین و اولین نخست وزیر جمهوری خلق چین که به اتخاذ سیاستهای میانه روانه و به خصوص ایفای نقش در معتدل کردن اوضاع پس از انقلاب فرهنگی شهرت داشت را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "ویاچسلاو میخائلوویچ مولوتف" و "آندرِی آندریویچ گرومیکو" وزرای خارجه اسبق اتحاد جماهیر شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ هم چنین "یوگنی ماکسیموویچ پریماکوف" وزیر خارجه و نخست وزیر اسبق شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه فعلی روسیه را نیز فراموش نخواهد کرد علیرغم آن که او در تله اوکراین افتاد.
بلینکن در هواپیمایی که او را به پکن رساند به ساعت خود نگاه کرد. زمان رو به اتمام است. تهدید باخت "جو بایدن" در انتخابات پیش رو بر سرش سنگینی میکند. دادگاههای امریکا با مردی پر سر و صدا به نام گدونالد ترامپ" سروکار دارند، اما محاکمه او باعث کاهش محبوبیت نزد هواداران اش نشده است. اگر بایدن از کاخ سفید برود بلینکن نیز با او خواهد رفت. پس از آن احختمالا کتاب خاطرات اش را مکنتشر میکند و سخنرانی خواهد کرد، اما بازنشستگی برای او وسوسه انگیز نیست. موضوع آن است که برجای گذاشتن اثر انگشت خود بر تاریخ مهمتر از ذکر جزئیات دوران تصدی مقام وزارت خارج در یک کتاب خاطرات است. برجای گذاشتن اثر انگشت در تاریخ حکم یک تمبر دائمی را دارد.
چقدر سخت است ملاقات با امپراتور چین مردی که کلیدهای کارخانه جهانی را در دست دارد و میخواهد در رتبه بندی قدرتهای بزرگ در جایگاه دوم قرار گیرد. ولادیمیر پوتین به ذهنش خطور کرد. او در جنگ اوکراین شکست نخواهد خورد، اما نبرد طولانی و پرهزینه شد.
جنگ در اوکراین نیاز روسیه به کشور "مائوتسه تونگ" را افزایش داد. به ذهن ارباب کرملین خطور نکرده بود که رقیب واقعی روسیه دریای انسانی ساکن در مرزهای آن است. پوتین از سرنوشت آمریکا فرار کرد و به سرنوشت چین گرفتار شده است. قرار ملاقات واقعا دشوار است. مردی (شی) که بلینکن با او دست خواهد داد نه با تهدید ناشی از انتخابات مواجه است و نه وسایل ارتباط جمعی و نه حتی کسی جرات مخالفت با او را دارد، زیرا حزب اش یعنی حزب کمونیست چین نیز او را همتای مائو و حتی قدری فراتر از او معرفی کرده است.
سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر کرده است. کیسینجر قرار بود در تاریخ ۹ جولای ۱۹۷۱ میلادی در شمال پاکستان استراحت کند، اما راحتی چیزی است که دیگران را وسوسه میکند نه شخصی مانند کیسینجر. او مخفیانه عازم چین شد. این دیدار باعث شد او دانش خود را از کشوری که از آن بازدید کرده بود به امریکاییها انتقال دهد. گفتگوهای ماراتن گونه بین افراد باهوش انجام شد. طی ان کیسینجر با "ژو انلای" نخست وزیر وقت چین صحبت کرد و از او خواست تا از "ریچارد نیکسون" رئیس جمهور وقت امریکا برای بازدید از چین که آشکارا موضعی خصمانه در قبال امپریالیسم داشت و ایالات متحده را "ببر کاغذی" خوانده بود دعوت بعمل آورد. نتیجه سفر نیکسون به چین در فوریه ۱۹۷۲ شبیه وقوع یک کودتا در موازنه قوای بین المللی بود. اتحاد جماهیر شوروی چارهای جز در پیش گرفتن راه تنش زدایی با غرب نداشت امری که کیسینجر معتقد بود به زوال امپراتوری شوروی خواهد انجامید.
بلینکن اشاره کرده که متوجه شده "شی جین پینگ" عجلهای برای رویارویی با آمریکا ندارد، اما او نمیخواهد شاهد شکست پوتین باشد، زیرا شکست او بیگانگی تایوان از سرزمین اصلی چین را عمیقتر میسازد.
در هواپیمایی که بلینکن را به خاورمیانه برد او دوباره به ساعت خود نگاه کرد. شرایط فعلی سخت و خطرناک است. پژواک قتل عام غزه به قلب دانشگاههای آمریکا رسیده است. دولت بایدن در پی عملیات طوفان الاقصی به سرعت از اسرائیل حمایت کرد، اما کشتار هفته ماهه ارتکابی توسط اسرائیل فراتر از حد تحمل است. در این میان نیز ایران و اسرائیل شلیک موشکهایی را رد و بدل کرده اند. اگر خاورمیانه با یک فروپاشی کامل مواجه شود چه خواهد شد؟ آمریکا چیزی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دریغ نمیکند، اما آن مرد همانند یک جنگجوی زخمی رفتار میکند. اگر او تهدید خود را مبنی بر حمله به رفح عملی کند آتش تنش احتمالا گسترش خواهد یافت.
بار دیگر سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر میکند. کیسینجر در جریان جنگ ۱۹۷۳ میلادی یعنی جنگ رمضان یا به زعم اسرائیل یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرد، اما عملا گزینه مذاکره را به عنوان تنها راه برون رفت تحمیل کرد. او دیپلماسی شاتل خود را راه اندازی کرد و با انور سادات و حافظ اسد منطبق با ایدههای واقع گرایانه خود در حوزه روابط بین الملل رایزنی کرد. نتیجه این رایزنیها دو توافق برای حل مناقشه بود. توافق طرف مصری صحنه درگیری اعراب و اسرائیل را تغییر داد و بعدا در را به روی کمپ دیوید و خروج مصر از بعد نظامی جنگ گشود.
موقعیتهای تراژیک نیازمند تصمیم گیریهای استثنایی هستند و نیاز به مردانی دارند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت داشته باشند. آیا بلینکن میتواند دریچهای را که به یک کشور مستقل فلسطینی منتهی میشود باز کند؟ چنین اقدامی تحولی اساسی در صحنه خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.
آمریکا اشتباهاتی تاریخی را مرتکب شده است برای مثال، زمانی که به دولتهای پیاپی اسرائیل اجازه نقض مفاد توافق نامه اسلو را داد. امریکا زمانی دچار اشتباه تاریخی شد که طرح صلح عربی را نادیده گرفت.
اکنون نیم قرن پس از سفر کیسینجر به خاورمیانه هواپیمای بلینکن در حال حرکت است. رفع ظلمی که در حق مردم فلسطین اعمال شده این بار کودتای بزرگی خواهد بود که مرز نقشهای کشورهایی، چون ایران، ترکیه، روسیه و چین را دوباره ترسیم خواهد کرد. صلح فراگیر به خاورمیانه فرصتی برای تمرکز بر توسعه، مبارزه با فقر و تروریسم و رفع بدبختی زندگی در چادرها را میدهد. آیا بلینکن میتواند اثر انگشت خود را بر روی تاریخ برجای بگذارد همان طور که کیسینجر در بیش از یک نقطه در جهان از جمله در مذاکرات برای خروج امریکا از ویتنام آن کار را انجام داد؟ باز هم میگویم که موقعیتهای تراژیک نیازمند تصمیم گیریهای استثنایی و مردانی هستند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت دارند.